کنترل لهجه یک توانمندی بسیار مهم است که همه سخنوران خوب باید از آن برخوردار باشند. ماهیت شنیداری و فراگیرِ لهجه میتواند فن بیان را به شکل چشمگیری تحت تأثیر قرار دهد. به همین دلیل، حتی اگر همه اصول و ریزهکاریهای سخنوری را رعایت کنید، باز هم لهجه بهتنهایی میتواند کار را خراب کند. این امر، کنترل لهجه را به یکی از سرفصلهای مهم در دورههای آموزش فن بیان تبدیل کرده است.
چرا باید لهجه را کنترل کرد؟
وقتی درباره کنترل و مدیریت لهجه صحبت میکنیم، به این معنا نیست که لهجه یک عنصر نامطلوب است. اتفاقاً لهجه، یک شناسه و امضای آواییِ معتبر است که اطلاعات زیادی را درباره فرهنگ و اصالت افراد ارائه میدهد. بنابراین لهجه را با یک دشمن متخاصم اشتباه نگیریم. قرار نیست کمر به نابودی لهجه ببندیم و آن را از بیخ و بُن قلعوقمع کنیم!
مهمترین دلیل کنترل لهجه، کاهش و رفع تأثیر نامطلوب آن بر محتوای کلام است. لهجه به دو طریق میتواند این محتوا را تحتالشعاع قرار دهد:
1) انحراف حواس مخاطبان
لهجه، اگر مهمترین مؤلفهی کلام نباشد، بیتردید شاخصترین و ملموسترین مؤلفهی آن است. شاخص بودن لهجه بدین معناست که خیلی زود جلبتوجه میکند و به نقطهی کانون توجه مخاطبان تبدیل میشود. لهجه را باید یک مؤلفهی فرعی در کلام دانست. ولی این مؤلفهی فرعی آنقدر قدرتمند است که میتواند اصل و محتوای کلام را به حاشیه براند. در بسیاری از مواقع، مخاطبان بیآنکه بدانند به جای توجه به محتوای کلام و تکنیکهای سخنوری، غرق لهجهی شما میشوند.
مخاطبان ممکن است یک لهجه را شیرین، بامزه یا زننده تلقی کنند؛ اگر لهجه را شیرین یا بامزه بدانند، احتمالاً تمرکزشان را به این موضوع معطوف میکنند و از توجه و تعمق در کلام غافل میمانند. از سوی دیگر، زننده بودن لهجه باعث میشود که مخاطب، بهطور ناخودآگاه نوعی سازوکار دفاعی یا مقابلهای را اتخاذ کند. سازوکاری که فرایند ادراک او از گفتههای فرد را به شکل چشمگیری مختل خواهد کرد. بنابراین لهجه هرگز نباید بهعنوان یک عامل پرتکنندهی حواس ایفای نقش کند. چراکه انحراف توجه مخاطبان، درنهایت سخنران را از دستیابی به هدف اصلی که چیزی جز انتقال پیام به آنها نیست دور میکند.
2. فعالسازی کلیشههای شناختی
اغلب انسانها دارای مجموعهای از پیشفرضهای ذهنی هستند که بهتدریج شکل گرفته و قوام مییابند. بخشی از این پیشفرضهای ذهنی، به کلیشههای فرهنگی مربوط هستند. ازآنجاییکه لهجه میتواند مُعرف ریشههای قومی افراد باشد، شکلگیری ادراکهای کلیشهایِ ناشی از لهجه دور از ذهن نیست. ادراکهایی که ممکن است ویژگیها و خصوصیات خاصی را به قومیتهای مختلف منتسب کند.
این انتساب میتواند نوعی سوگیری شناختی ایجاد کرده و سبب اتخاذ رویکردهای تدافعی در فرایند ادراک شوند. معمولاً هر چه شدت و غلظت لهجه بیشتر باشد، احتمال بروز سوگیریهای شناختی بالاتر میرود. البته تردیدی نیست که این سوگیریها به هیچ عنوان صحیح، منطقی و منصفانه نیستند؛ ولی باید آنها را بهعنوان یک واقعیت به رسمیت شناخت. کنترل لهجه، راهی برای جلوگیری از بروز همین سوگیریهاست. در فقدان این سوگیری، مخاطبان روی محتوای گفتههای سخنران متمرکز مانده و زمینه بهتری برای پذیرش پیام در آنها ایجاد میشود.
کنترل لهجه یا سرکوب آن؟ مسئله این است!
برخی افراد، کنترل لهجه را با ریشهکن کردن و سرکوب کامل آن اشتباه میگیرند. درحالیکه هدف از مدیریت لهجه در وهله نخست، کاهش نقش آن در کلام است. رگههای ظریف و کمرنگ لهجه در بیان معمولاً مشکلی ایجاد نمیکند. بلکه برعکس حتی میتواند آن را به گوش مخاطبان شیرینتر و شنیدنیتر کند.
از طرف دیگر، مدیریت لهجه نباید به قطع ارتباط ما با ریشه و اصالت قومی و فرهنگیمان بینجامد. اکثر ما با همشهریها و اصطلاحاً همولایتیهای خودمان ارتباطات عمیق و گستردهای داریم. یکی از حلقههای مهم این ارتباط که افراد را به یکدیگر نزدیکتر میکند، تشابه سبک و آوای کلام است. بنابراین سرکوب لهجه گاهی میتواند به تضعیف این ارتباطات فرهنگی منجر شود که اتفاقی ناخوشایند است.
روشهای مدیریت لهجه
اگر به دنبال بهترین روش کنترل لهجه هستید، بیتردید باید در یک دوره مدیریت لهجه ثبتنام کنید. بااینحال، چنانچه به هر دلیلی ثبتنام در چنین دورههایی برایتان مقدور نیست، باز هم میتوانید اقدامات مثبتی در این راستا انجام دهید. روشهای ساده، اثربخش و درعینحال رایگانی وجود دارند که به شما در کاهش لهجه کمک زیادی میکنند.
ازجمله بهترین روشهای مدیریت لهجه میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
- شنیدن: آنچه امروز هستیم، نتیجهی آموختههای ماست و بخش مهمی از فرایند یادگیری از طریق شنیدن حاصل میشود. یکی از آسانترین روشها برای کاهش لهجه، گوش دادن به اخبار، کتابهای صوتی و پادکستهاست. شنیدن مستمر، عادات سخنوری را بهتدریج تحت تأثیر قرار میدهد. بعد از مدتی ناگهان به خودتان میآیید و تغییرات لهجه را به شکلی ملموس احساس میکنید.
- ضبط و ارزیابی صدای خودتان: صدای واقعی شما با آنچه خودتان میشنوید تفاوت زیادی دارد. پس برای اینکه از میزان و غلظت لهجه خودتان ارزیابی درستی داشته باشید، باید به صدای واقعی خود گوش دهید. برای این منظور با گوشی یا ضبطصوت صدایتان را ضبط نموده و آن را مورد ارزیابی قرار دهید. این کار شاید حس چندان خوبی نداشته باشد ولی یک اقدام بسیار مثبت در زمینه مدیریت لهجه محسوب میشود.
- تعامل با افراد بدون لهجه: تعامل روزانه با افرادی که لهجه ندارند، یک فرصت طلایی برای بهبود لهجه شماست. این تعامل علاوه بر اینکه فرصتی را برای شنیدن در اختیارتان قرار میدهد، وادارتان میکند که با آگاهی، لهجه خود را حین صحبت کردن کنترل کنید.
- یادتان باشد که مهارت کنترل لهجه، یکشبه به دست نمیآید. پس اصلاً عجله نکنید و برای ایجاد تغییرات موردنظر در نحوه صحبت کردن به خودتان زمان بدهید.
راز و رمزهای مدیریت لهجه را در مدرسه سخن بیاموزید!
علیرغم کارایی روشهای معرفیشده در بخش قبل، هیچ اقدامی به اندازه شرکت در کلاس کنترل لهجه نتیجهبخش نیست. شرکت در یک دوره حرفهای، موفقیتتان را در مدیریت لهجه تضمین میکند. به این ترتیب، ضمن فراگیری اصولیِ کاهش لهجه، در مدتزمان کمتری به نقطهی دلخواه میرسید. علاوه بر این، در اغلب دورههای کنترل لهجه، نکاتی تکمیلی و کاربردی ارائه میشوند که همزمان با بهبود لهجه، به بهبود فن بیان شما نیز کمک بسیار زیادی میکنند.
مدرسه سخن در کنار دورههای مختلف آموزش فن بیان، دورههایی اختصاصی را با محوریت آموزش کنترل لهجه برگزار میکند. دورههایی که کلاس سخنوری شما را به سطح بالاتری ارتقا میدهند. پس همین حالا تصمیمتان را بگیرید و به جامعه بزرگ مدرسه سخن ملحق شوید.