زمانی که افراد فاقد هوش هیجانی کافی در محیط کار باشند، مسائل و مشکلات مختلفی ایجاد میشود که شایعات منفی، زیرآبزنی، خودداری از ارائه اطلاعات، زورگویی و … از آن جملهاند.
روابط میان کارکنان در محیط کار میتواند بهواسطه زیرآبزنی و گسترش شایعات منفی یا بدخواهانه آسیب ببیند. زیرآبزنی، شایعات و عیبجویی از متداولترین مسائل محیط کار هستند که میتوانند علاوه بر روابط، به خودِ فردی که در معرض این اَعمال قرار میگیرد، صدمه بزنند. علاوه بر این، بروز چنین رفتارهایی در محیط کار میتواند به ناسازگاری، اخلال در بهرهوری و تضعیف اخلاقیات منجر شود.
این گفتار تلاش میکند نقش و کاربرد هوش هیجانی را در جلوگیری از شایعات و زیرآبزنی در محل کار مورد بررسی قرار دهد. هوش هیجانی یک مؤلفه بسیار مهم است زیرا شایعات و نیز اقداماتی نظیر زیرآبزنی، در وهله اول از احساسات نشأت میگیرند. در ادامه به تشریح پنج توصیه مهم در ارتباط با هوش هیجانی و نقش آن در جلوگیری از شایعهپراکنی میپردازیم.
توصیه اول: نوع احساستان را تشخیص دهید!
زیرآبزنیها، برخاسته از احساساتی مثل آسیبدیدگی، رنجش، ناتوانی، مانعتراشی، توهین یا ترس هستند. همین احساسات هستند که ممکن است بهسوی توسل پنهانی به شایعات و زیرآبزنی هدایتمان کنند تا به زعم خودمان بتوانیم با فردی که نسبت به او احساس خوبی نداریم، مقابله کرده باشیم. گاهی هم ممکن است به این دلیل به چنین اقداماتی دست بزنیم که نسبت به خودمان احساس خوبی نداریم و تلاش میکنیم از این طریق چنین احساسی را بهتر کنیم.
آگاهی از احساسات، نخستین سطح از مدل هوش هیجانی است. زمانی که از گفتهها یا احساسات احتمالیمان بیخبر باشیم، ممکن است برای انتقامجویی از افرادی که گمان میکنیم به احساساتمان لطمه زدهاند، به اقدامات مخرب، شرورانه یا بیرحمانه متوسل شویم. بنابراین اگر بدانیم دقیقاً چه احساسی داریم، میتوانیم برای واکنش نسبت به آنچه میبینیم، از هوش هیجانی استفاده کنیم. پس از امروز با آگاهی و شناخت هر چه بیشتر از احساسات منفی، هوش هیجانیتان را توسعه دهید.
توصیه دوم: واضح و شفاف، ابراز احساسات کنید!
ابراز واضح و مهرآمیزِ احساسات میتواند احساس انتقامجویی از افراد یا توسل به راهکارهای شرورانه نسبت به آنها را کاهش دهد. توانایی ابراز احساسات، دومین مؤلفه مهم در مدل هوش هیجانی است. مثلاً زمانی که از فردی احساس رنجش کردید، میتوانید:
- ابتدا اجازه دهید احساساتتان بروز یابند و پس از آن با مهربانی با فرد موردنظر صحبت کنید.
- بگویید که از او مُکدر و ناراحت هستید.
- درباره آنچه روی داده، با هم بحث و گفتگو کنید.
در این فرایند لازم نیست به نامهربانی یا ملامت متوسل شوید. چنین کاری خلاف قواعد و اصول هوش هیجانی است. در عوض، سعی کنید بدون متهم کردن یا قضاوت، نسبت به آنچه روی میدهد، آگاه بوده و رویکردی پذیرا داشته باشید. در این صورت میتوانید وخامت اوضاع را کاهش داده و به بازسازی رابطه کمک نمایید. طبیعتاً در چنین وضعیتی، دیگر به شایعهسازی یا زیرآبزنی برای انتقامجویی نیازی احساس نخواهید کرد.
توصیه سوم: شایعات را متوقف کنید!
وقتی افراد میخواهند یک شایعه منفی را پخش کنند و برای انتقال آن شایعه به شما، تلاش مینمایند، سریعاً در مقابل آن بایستید. این همان هوش هیجانی است. جملات سادهای مثل ” لطفاً به من نه، به خودش بگو” پیام واضحی را به طرف مقابل ارسال میکند که شما هیچ علاقهای به درگیری در فرایند شایعهسازی و شایعهپراکنی ندارید. چنین رویکردی میتواند سازنده باشد زیرا علاوه بر توقف شایعه، بر آنچه نیز باید انجام شود، تأکید میکند.
مجبور نیستید به شایعات گوش کنید. بسیار مهم است پیش از آنکه فردی با انتقادات تندوتیز در مورد فرد دیگر، نزدیکتان شود، موضعی شفاف در برابر این کار او داشته باشید. پس همین حالا تصمیم بگیرید که قرار است به شایعات گوش کنید یا گوش نکنید!
توانمندی در اخذ تصمیمات هوشمندانهی احساسی، بخشی از زیرمجموعه مهارتهای مرتبط با هوش هیجانی است. اگر پیش از شروع شایعهسازی، تصمیم مشخصی در قبال آن اتخاذ کرده باشید، بسیار سادهتر میتوانید از آن جلوگیری کنید. اگر همه ما سدی در برابر شایعات ایجاد کنیم، بدیهی است که این گفتههای مخرب دیگر جایی برای بروز نخواهند یافت.
حالا صادقانه از خودتان بپرسید که رویکردتان در برابر شایعات چیست؟
- آیا شما نیز شخصاً شایعهسازی یا شایعهپراکنی میکنید؟
- آیا صریحاً مخالفتتان را با شایعه بروز میدهید؟
- آیا بدون آنکه چیزی بگویید، با سکوتتان عملاً آن را تأیید میکنید؟
توسعه هوش هیجانی به شما کمک میکند با جسارت و شهامت بیشتری نسبت به رد شایعات و اتخاذ یک رویکرد مخالف در برابر آنها اقدام کنید.
توصیه چهارم: ناقل ویروس شایعه نباشید!
اگر شایعهای شنیدید، آن را به دیگران منتقل نکنید. راههای زیادی هستند که شایعات از طریق آنها پخش میشوند. انتقال گفتهها به همان فردی که هدف و سیبل شایعات قرار گرفته، یکی از همین راههاست. ضمناً چنین کاری میتواند موجب لطمه به آن فرد و افزایش تضاد و ناسازگاری شود.
اخیراً برای شخص من چنین اتفاقی افتاد. فردی برای من ایمیلی فرستاد و در آن گفت که مدتی قبل، “برخی ” بودند که در مورد من چیزهایی میگفتند. من چیزی دراینباره نمیدانستم و طبیعتاً از خواندن این حرفها متعجب شده بودم. آیا ارسالکنندهی این ایمیل، در حال شایعهپراکنی بود؟ قطعاً بله! البته او آنقدری نسبت به من لطف داشت که بگوید این حرفها در مورد من درست نبوده، اما باز هم کارش نوعی شایعهپراکنی بود. به نظر شما چه احساسی وی را مجاب به ارسال چنین ایمیلی کرده بود؟
یکی دیگر از روشهای شایعهسازی و زیرآبزنی، بیان و تکرار گفتهها و اَعمال فرد دیگر، نزد شماست. مثلاً “میدانستی X با Y رابطه دارد؟” یا “فلانی هرگز اندازه ما، کار نمیکند و همیشه زودتر به خانه میرود”. چنین جملاتی از نظر هیجانی، هوشمندانه نیستند. شایعات، معمولاً با واقعیت فاصله دارند و تفسیری یکطرفه، ناقص یا تحریفشده از یک رویداد هستند. زیرآبزنیها نیز معمولاً بر مبنای بخشی از یک ماجرا، نه همهی آن انجام میشوند.
جهل و شایعه را پخش نکنید. فراموش نکنید هوش هیجانی مستلزم سطوح بالایی از خودآگاهی و خودمدیریتی است.
توصیه پنجم: بدانید آنها مشکل دارند!
اگر شنیدید کسی در مورد شما شایعهسازی یا شایعهپراکنی کرد، آرام باشید و آن را شخصی نکنید. چنین کاری بیش از آنکه نمایانگر مشکلی باشد که مربوط به شماست، از مشکل و ناهنجاری فرد شایعهساز حکایت دارد. برای چنین فردی احساس تأسف کنید. زیرا:
- ممکن است از اینکه حرفهایش را روبروی خودتان بزند، ترسیده باشد؛ این غمانگیز است!
- ممکن است اساساً آدم ناراحت و مشکلداری باشد؛ این نیز غمانگیز است!
- ممکن است احساس ناتوانی کرده و هیچ کنترلی روی زندگی، افکار و دهانش نداشته باشد؛ این هم بسیار غمانگیز است!
اگر برای افرادی که شایعهسازی یا شایعهپراکنی میکنند، احساس تأسف کنید، قطعاً کمتر بهواسطه چنین اعمالی احساس ناراحتی خواهید کرد.
اطمینان حاصل کنید که احساس قدرت یا شادیتان در برابر چنین اعمال سخیفی، تضعیف نشود.
- توسعه هوش هیجانی کمکتان میکند در دام شایعات دیگران نیفتید.
- توسعه هوش هیجانی باعث میشود شایعهپراکنی نکنید.
- توسعه هوش هیجانی کمکتان میکند که به دیگران در مدیریت بهتر و آسانتر احساساتشان یاری رسانده و بدین ترتیب بتوانند در برابر شایعهسازی و شایعهپراکنی مقاومت نمایند.
در نهایت اینکه هوش هیجانی میتواند به ایجاد هماهنگی بین افراد در محیط کار کمک کند.