توازن، یکی از 6 ویژگی یک سخنرانی الهامبخش است. اما سؤال اینجاست که این ویژگی چطور میتواند به شما در آماده سازی یک سخنوری خوب کمک کند و چطور میتوانید با استفاده از آن، ساختاری برای سخنرانیتان بنویسید که مخاطبین را از آغاز تا پایان، مجذوب و درگیر فن بیان شما کند؟
بدون یک ساختار متوازن و قدرتمند، سخنرانی شما به یک خانه شیرینی زنجبیلی شبیه خواهد بود که فاقد موادی است که به آن قوام و انسجام دهد. در چنین حالتی، سخنرانیتان صرفاً مجموعهای از مؤلفههای مستقل است که کسی نمیتواند درک مطلوب و جامعی از آن داشته باشد. بنابراین اجازه دهید کمی بیشتر به بررسی ضرورت یک ساختار متوازن در سخنوری بپردازیم.
نوشتن مطالبی که باید گفته شود، بسیار آسان است!
همه ما میتوانیم چیزهایی را روی یک صفحه کاغذ بنویسیم و با بیان نوشتههایمان، به خیال خودمان، سخنرانی کنیم؛ اینطور نیست؟! اما صِرفِ انجام این کار نتیجه چندان مطلوبی ندارد. اگر میخواهید سخنرانی و فن بیان تأثیرگذار یا حتی الهامبخشی داشته باشید، تعریف و ایجاد یک ساختار مناسب، بخش بسیار مهم و ضروری برای نیل به این هدف است. یکی از بزرگترین اشتباهات افراد این است که سعی میکنند اطلاعات بسیار زیادی را در ساختار سخنرانیشان بگنجانند. اگر شما نیز مرتکب چنین خطایی شوید، مخاطبین خود را گیج میکنید و این باعث میشود آنها دقیقاً متوجه نشوند که اساساً موضوع اصلی سخنرانی شما چیست! در طرف مقابل، برخی افراد نیز بر بخش کوچکی از ساختار سخنرانیشان، تمرکز و تأکیدی طولانیمدت دارند و اصطلاحاً روی آن بیشازحد “گیر” میکنند و سپس باقی گفتههایشان را با عجله به اتمام میرسانند! این کار شبیه به این است که برای آن خانهی شیرینی زنجبیلی، یک درب بسیار زیبا تعبیه کنید اما از ساخت و طراحی درست سایر بخشهای خانه غافل بمانید!
جهت ایجاد یک ساختار قوی برای سخنرانی و بهبود فن بیان، چهار مورد را باید مدنظر قرار دهید:
1) محتوایی را انتخاب کنید که واجد کمیت و کیفیت مناسبی از اطلاعات باشد.
هر آنچه در ساختار سخنرانیتان میآید، باید یک هدف واحد و مشخص داشته باشد. معنای این حرف آن است که شاید مجبور به ویرایش یا حذف بخشی از گفتههایی شوید که شخصاً علاقه زیادی به بیان آنها دارید. اما بدانید اگر این گفتهها با هدفتان ارتباط مستحکمی نداشته باشند، نباید جایی در ساختار سخنرانیتان داشته باشند.
یک ساختار واضح، شفاف و عاری از ابهام برای مخاطبینتان ایجاد کنید. از بیان حکایات پراکنده مثل خاطرات دوران کودکی که ارتباط مشخصی و معناداری با بحث ندارد پرهیز کنید و در طول صحبت، ناگهان از نقطه A به نقطه Q نپرید!
از ساختار سخنرانیتان برای تأکید بر مهمترین نکاتی که قرار است بیان کنید، استفاده نمایید. اگر روی بخش کوچک یا کماهمیتی از صحبتتان، بیشازحد مانور دهید، مخاطبین را در شناخت و تشخیص بخشهای مهم، گمراه میکنید. از تکرار کلمات کلیدیتان و تأکید روی آنها ترس و اکراه نداشته باشید.
10% مقدمه، 80% محتوا و 10% نتیجهگیری، یک ترکیب کلاسیک و منطقی برای سخنوری شماست. چنین ترکیبی به مخاطبینتان اجازه میدهد به جای مقدمهها یا نتیجهگیریهای طولانی، مغز یا اصطلاحاً لُبِ مطالبی را که بیان میکنید، به خاطر بسپارند.
2) یک جریان قوی و منسجم از اطلاعات برقرار کنید.
● در جستجوی ساختاری باشید که همزمان با ادامه صحبتتان، نمایانگر و مُولِّد شور و هیجان در فن بیان مطالب باشد.
● برای صحبتهایتان، یک نقطه اوجِ تدریجی تعیین کنید تا بتوانید توجه مخاطبین را در طول سخنوری، نسبت به آنچه میگویید، بهطور مستمر حفظ کنید. ساختار سخنرانی همواره باید به آنها دلیلی بدهد که گوش دادن به حرفهایتان را ادامه دهند اما هرگز تا قبل از پایان حرفهایتان، از این دلیل بهطور کامل رونمایی نکنید. بهعبارتدیگر تا آخرین لحظه، چیزی برای ارائه در چنته داشته باشید!
● ساختار سخنرانی را طوری تعریف کنید که شور و هیجان لازم از آغاز تا نقطه اوج صحبتهایتان، ایجاد و حفظ شود و پس از بیان چیزهای مهمی که باید بگویید، سریعاً سخنرانی را تمام کنید. این کار باعث میشود مخاطبین به جای صحبتهای پایانیِ مستمری که انگار قرار نیست هرگز تمام شوند، اوج گفتههایتان را به یاد بسپارند.
3) سبک روایتی و نحوه بیان مطالبتان را تعیین کنید.
این کار کمک میکند صحبتهایتان در ذهن مخاطبین نقش بسته و بهتر به خاطر سپرده شود. چهار سبک روایتی در سخنوری و فن بیان وجود دارد که در اینجا به توضیح هر یک از آنها میپردازیم:
سبک ملودرام: در این سبک، راوی، همانند یک بازیگر و در ساختاری شبیه به یک فیلم ایفای نقش میکند. مخاطب، راوی را مانند کاراکتر اصلی یک فیلم میبیند و از شرایطش آگاه میشود. پسازآن است که یک تراژدی غمانگیز رخ میدهد و راوی توضیح میدهد چطور با غلبه بر دشواریها، از آن تراژدی عبور میکند. این سبک روایتی، ضمن باورپذیر کردن گفتههایتان مخاطب را به سفری میبرد که وی طی آن، از نظر عاطفی و احساسی با فن بیان و آنچه میگویید، درگیر میشود.
سبک طبقهای: این سبک بر استفاده از طبقات و لایههای مختلف اطلاعاتی تأکید دارد که از طریق حمایت از پیام اصلی و کلیدی، توجه مخاطبین را به نقطه اوج و بخش اصلی صحبتهایتان، جلب مینماید.
سبک معمایی: در این سبک، ساختار سخنوری و فن بیان را بر اساس طرح یک پرسش از مخاطب یا تعریف یک مشکل برای وی بهگونهای طرحریزی میکنید که برای یافتن پاسخ سؤال یا یافتن راهکار حل مشکل، از خود کنجکاوی و بیتابی نشان دهد. بدین ترتیب میتوانید آنها را تا لحظه شنیدن پیام اصلی گفتههایتان، در جایگاهشان میخکوب کنید!
سبک پینگپنگی: یک سبک روایتی جالب دیگر در فن بیان این است که دو طرفِ گفتوشنود، یعنی شما و مخاطبینتان به نحوی با هم تعامل کلامی برقرار کنید که مخاطبین دائماً در جستجوی پاسخ به این سؤال باشند که سرانجام چه کسی برنده بحث و مناظره میشود؟
4) به دنبال ساختاری برای سخنوری باشید که مخاطبین را وادار به بروز واکنش نسبت به گفتههایتان کند
● افکارتان را سازماندهی و مرتب کنید تا مجبور نشوید حین بیان حرفهایتان، تصمیمات ناگهانی بگیرید و انسجام و پیوستگی بین مطالب از بین برود.
● طوری صحبت کنید که پس از اتمام جلسه، مخاطبین با به یادسپاری گفتههای کلیدیتان رهسپار منازلشان شوند؛ نه اینکه دائماً از خود بپرسند که اصلاً موضوع بحث چه بود و فلانی در مورد چه چیزی صحبت میکرد!
● تلاش کنید تا آنجا که میتوانید ساختار و فن بیان سخنرانی را ساده کنید و نسبت به اصلاح آن برای رسیدن به یک ساختار سادهتر، اکراه و واهمه نداشته باشید. سادگی سخنوری، هر کسی را میتواند مجذوب گفتههایتان کند. البته درعینحال نیز احتیاط کنید گفتههایتان بیشازحد سطحی و پیشپاافتاده به نظر نرسند!
● اگر نسبت به فن بیان و ساختاری که برای سخنوری تعیین کردهاید، احساس اطمینان داشته باشید، آنگاه حین حرف زدن، بیشتر میتوانید بداهه گویی کنید و بیآنکه حواستان پرت شود، مجدداً به جریان اصلی بحث بازگردید. بداهه گویی به شما کمک میکند فن بیان شادابتر و سرزندهتری داشته باشید و مخاطبینتان با شما احساس همدلی بیشتری کنند.
یک ساختار متوازن چه تأثیری روی سخنوری دارد؟
زیاد پیش آمده با سخنوریهایی مواجه شویم که عالی شروع میشوند اما در ادامه بهمثابه یک آبنمای پرفشار، تدریجاً فروکش میکنند و کیفیت اولیه را از دست میدهند. سخنرانیهایی را هم که تا قبل از رسیدن به نیمه، سبب کسالت و خستگی مخاطبین شده باشند، تا دلتان بخواهد دیدهایم! اما از سوی دیگر، احتمالاً سخنرانیهایی را نیز تجربه کردهاید که از ابتدا تا انتها عالی هستند و توانستهاند با محتوای جذابشان، جادویتان کنند.
آنچه میتواند تمایز و تفاوت بین یک سخنرانی خوب با یک سخنرانی عالی را رقم بزند، ساختاری است که توازن و تعادل مطلوبی داشته باشد. این ویژگی همچنین به افرادی که فاقد اعتمادبهنفس یا قدرت کافی در فن بیان هستند کمک زیادی میکند و میتواند تمام سناریوها و مراحل کار را از نخستین لحظهی ملاقات با حضار تا بیان مطالب اصلی به شکلی مناسب هدایت نماید.
هر چه سریعتر نوشتن پلن و ساختار سخنوری را آغاز کنید
بسیار خب! دیدیم که روشهای مختلفی برای ایجاد یک ساختار برای سخنوری وجود دارد. اما چطور میتوانید یک ساختار مناسب برای آنچه قرار است بیان کنید، انتخاب نمایید؟ بهتر است پیش از اتخاذ تصمیم در این مورد، موارد ذیل را مدنظر قرار دهید.
● علت حضور مخاطبین شما در جلسه چیست؟ چرا آنجا هستند و به چه چیزی بیشتر علاقه دارند؟
● هدفتان از سخنرانی چیست؟ چه تغییری میخواهید ایجاد کنید؟ چه چیزی را میخواهید تغییر دهید؟
● در جستجوی چه نتیجهای هستید؟ مایلید مخاطبینتان در اثر شنیدن صحبتهایتان چه رفتار یا اعمالی را از خود نشان دهند؟
اگر بتوانید برای سؤالات بالا، پاسخ روشن و دقیقی پیدا کنید، یافتن ساختاری که با سبک سخنوری بهترین تناسب را داشته باشد، به کار آسانتری تبدیل خواهد شد. البته میتوانید مجموعهای از رویکردها و روشها را نیز امتحان کنید و ببینید کدامیک بیشترین تأثیر و بازدهی را برایتان به همراه دارند؟ زمانی که صرف ایجاد ساختار برای سخنوری و فن بیان میکنید، کمکتان میکند سخنور جذاب و مقتدرتری باشید. در آخر، در مسیر ساخت آن خانهی شیرینی زنجبیلی معروف و خوشمزه، بهترینها را برایتان آرزومندیم!
مقالات خواندنی: