بنام خالق محبت بنامش و در پناهش .سلام.
من ریحانه قاسمی از استان بوشهر،سرزمین نخل وآفتاب،دریا و مهر،امروز در صحنه باشکوه ایران مجری ایستاده ام تا از یک واقعیت تلخ براتون بگم.
واقعیتی که در مرداد 98 اتفاق افتاد.درآن شب گرم و داغ،اما پرهیاهو و ترسناک تابستان جنوب،خبری تلخ همانند تلخی نابهنگام بادام،اندوه همه ی شهرک نشینان پردیس جم را بالا برد،اما برای من اندوهناک تر بود،چرا که تصویر دوستم پارمین را در روزنامه ها می دیدم،اینبار نه برای موفقیت،اینبار برای وداع،اینبار برای فراق.چرا که او از میان ما سفر کرده بود.او در آغوش پدری که قرار بود تکیه گاه ما باشد،چون کوه پشتیبانمان باشد،جان سپرد،نه جان سپرد،جانش گرفته شد.به کدامین دست،به دست پدری که عشق و علاقه اش زبانزد خاص و عام بود،اما چرا یکباره این عشق و علاقه تهی شد.درست چند ماه بعد پدر در فراق دخترش خودکشی کرد و این داستان پدر و دختری همانند سوت قطار به پایان رسید،اما مگر این داستان در مورد کودکان تمام شدنی است.
در دیاری دیگر،پدری سعیده هفت ساله و عمادرضای چهارساله اش را از بالای کوه به پایین پرتاب میکند.خدای من چه اتفاقی دارد می افتد که کوه هم از تشبیه شدنش به پدر شرمگین می شود.چرا باید مکانی امن همانند خانواده و آغوش پدر و مادر اینگونه با جان کودکان بازی کند و چرا شیرین زبانی فرزندانمان باید قربانی افکار ما شوند و هزاران چرای دیگر.
آیا کسی هست که پاسخی به این چراهایمان دهد؟
اصلاً تلاش کرده ایم که مانع این کودک کشی شویم یا فقط خودمان را به بی خیالی زده ایم.تنها کاری که می کنیم فقط هشتک می گذاریم،استوری میکنیم و پیغامش را دست به دست می چرخانیم.
ای کاش،من،شما،اصلاً همه ما احساس مسئولیت کنیم و کاری کنیم تا این خشم کنترل شود.
من،من ریحانه قاسمی آمده ام تا صدای خاموش شده در گلوی این بچه ها باشم.آمده ام تا بگویم دست نگه دارید،جهان هنوز به پارمین ها و سعیده ها نیازمند است.
ای کسانی که صدای من رو می شنوید،پدر و مادرها،مردم،مسئولین،بیایید برای کودکان سرزمینمان،آنان که حمل کننده عشقند و آینده سازان کشور کاری کنیم و چاره ای بیندیشیم.
در صدا و سیما،برنامه های مجازی و یا حتی محل کار والدین کنترل خشم را آموزش دهیم.
راستی سؤالی دارم.واکنش کودکان دیگر به این قضیه چیست؟ترس،نگرانی و یا بی اعتماد شدن.چه سخت است واژه بی اعتمادی،آنهم در مقابل خانواده.
در پایان حرف دل من به سعیده ها و پارمین ها:
لبخند تو خلاصه خوبیهاست،لختی بخند که خنده گل زیباست.
تقدیم به همه کودکان معصوم سرزمینم ایران.
نام شرکت کننده:ریحانه قاسمی
بخش رقابتی:اجرا/خردسلل/ زیر ۱۲ سال
موضوع:قتل کودکان توسط والدین بدلیل عدم کنترل خشم و افکار منفی بر اساس واقعیت
کد متن :11.26
رییس یازدهمین جشنواره ملی سعدی : دکتر فریبا علومی یزدی
برگزار کننده : موسسه شهریاران سخن (مدرسه سخن ) و باشگاه مجریان و هنرمندان صحنه ایران (ایران مجری)
حق مالکیت متن متعلق به سایت سخنوری است و هرگونه کپی برداری و انتشار این متن در هر وب سایتی ، مشمول جرایم رایانه ای خواهد بود .