اگر میخواهید کسی را تحت تاثیر قرار دهید، آنها را بخندانید.
اگر میخواهید با افراد جدیدی دوست شوید، آنها را بخندانید.
اگر میخواهید از رییستان ارتقای درجه بگیرید، او را بخندانید.
اگر میخواهید خودتان را از یک شرایط اسفناک نجات دهید، خودتان را بخندانید.
و اگر میخواهید دنیا را تغییر دهید، دنیا را بخندانید.
آسانترین راه برای اینکه کسی را خنداند، چیست؟ تعریف کردن یک لطیفه.
مقدمه :
طنز یعنی چه؟
طنز یعنی بیان هنرمندانه و نقادانۀ کژیها و نادرستیها به قصد اصلاح و نه تخریب. طنز فاخرترین گونۀ شوخطبعیست، که گونههای دیگرش هزل و هجو و فکاهیاند. لطیفهها عمدتاً از نوع فکاهیاند؛ اما آنجا که رنگ و بوی تمسخر قومی یا شخصی خاص میگیرند، به هجو متمایل میشوند. البته لطیفههای زیادی هم هستند که اقدام به انتقاد از فرد، گروه، جامعه و نظام خاصی میکند که در دسته «طنز» قرار میگیرند.
شیوه های طنز : انواع آثار ادبی که طنزنویس میتواند به کار ببرد فوقالعاده زیاد و متنوع است، رُمان، نمایشنامه، شعر و… اما شیوهها یا تکنیکهایی که در آن به کار میرود محدود است:
- کوچک کردن
- بزرگ کردن
- تقلید مضحک از یک اثر ادبی شناخته شده
- ایجاد موقعیتی در داستان یا نمایش که به خودی خود طنزآمیز است.
- به کار بردن عین کلمات کسی که مورد طنز قرار میگیرد و ایجاد چهارچوبی مضحک برای آن
درس اول: جوک خوبوبد نداریم، جوکگوی خوب و بد داریم
بهترین لطیفهها با اجرای بد بیمزه جلوه میکنند و بدترین و تکراریترین جوکها با یک اجرای جالب، شیرین و خندهدار میشوند..
خب جوک راهحل خوبی برای بازکردن یخ آدمهای جدی و صمیمی شدن با آنها و از همهمهمتر شیرینتر گذراندن اوقات است. توصیهای طلایی برای اینکه بدانیم بامزه بودن خود جوک کافی نیست، اجرای ما مهمتر است.
اشتباهات رایج در هنگام تعریف لطیفه:
- فراموشی: برای اینکه وسط جوک آن را فراموش نکنید قبل از تعریف کردن آن، یک مرور ذهنی سریع داشته باشید.
عدم توجه به مخاطب: شعور و سلیقه مخاطب را در نظر بگیرید. اگر در جمع بانوان هستید از بیان لطیفههای جنسیتزده خودداری نمایید. اگر در جمع کودکان هستید از بیان لطیفههایی که مناسب سن آنها نیست بپرهیزید. و به طور کلی از بیان جوکهای قومیتی خودداری نمایید. هیچگاه از تقلید لهجهها برای خنداندن استفاده نکنید. اهمیت این مسأله در هنگام انتخاب جوک هویدا میشود. چرا که بعضی جوکها برای هر جمعی بامزه نیستند. قطعا باید بین جوکی که برای همسرتان تعریف میکنید با جوکی که در پادگان برای هم خدمتی یا در دانشگاه برای هم کلاسیتان میگویید تفاوتهایی باشد. سعی کنید سلیقه عمومی و خصوصی مخاطب را حدس و جوک را بر مبنای آن برگزینید.
- عدم توجه به زمان: در زمانهایی که افراد عجله دارند یا در مواقعی که تمایل به شنیدن جوک ندارند و میخواهند هر چه سریع تر جلسه یا مکالمه را به پایان برسانند، از تعریف کردن لطیفه بپرهیزید.
- بدترین کار این است وقتی یک نفر در جمع سوتی میدهد شما بگویید یاد فلان جوک افتادم! بدتر اینکه بپرسید: «اون جوکه رو شنیدین طرف میره جنگل خرس میاد جلوش، اونم میگه فلان» نمیشود یک جوک را کامل تعریف کرد تا بپرسید بقیه آنرا شنیدند یا نه. یا جوک را بگویید یا نگویید. اما سوال نکنید.
- تکراری بودن: از بیان جوکهای تکراری و کلیشهای که در فضای مجازی به کرات بیان شده است بپرهیزید.
- وقفه های بی مورد: اگر در وسط جوک گفتن حواستان پرت شود یا درگیر خوردن شوید و یا نگاهتان را به چیزی غیر از مخاطب معطوف نمایید، جوک از دهان میافتد و تاثیرگذار نخواهد بود.
- بالابردن انتظار مخاطب: قبل از گفتن جوک، بههیچ وجه از بامزه بودن جوکتان تعریف نکنید و گرنه به احتمال زیاد ضایع میشوید. با اینکار شنونده اتوماتیکوار به حالت تدافعی میرود و منتظر است تا جوک شما کمی بیمزه باشد و اصلاً نخندد. بدون ایجاد هیچ توقعی، جوکتان را تعریف کنید و اگر احساس کردید شنوندهها خیلی با جوک حال نکردند، سریع جوک بعدی را رو کنید.
خب چطور حین تعریف کردن جوک اجرای خوبی داشته باشیم؟
- گروه هدف خود را مشخص کنید، مهمترین موضوع این است که موضوع جوک شما با گروه هدف مرتبط باشد به همین دلیل است که گاهی جوکی را که برای دوستانتان تعریف کردید و خندیدن، وقتی برای خانواده تعریف میکنیم نمی خندند.
- واقع گرایی : جوک ها خندهدارند زیرا مقداری واقعیت در درون آنها نهفته است. اگر مخاطب ربط جوک با واقعیت را درنیابد، شما فرصتی برای شگفتزده کردن او و خندانش پیدا نمی کنید.
- اغراق: بعد از اینکه جوک را با واقعیت پایه گذاری کردید، بخش دوم را به اغراق بپردازید. توجه داشته باشید که اغراق شما کمی با واقعیت فاصله داشته باشد، نه به قدری که برای مخاطب کاملا ناآشنا شود.
- طنز یعنی آشنایی زدایی، مخاطب را سورپزاریز کنید. مخاطب را به انچه انتظارش را دارد برسانید و سپس مطلبی غیرمنتظره به او بدهید مثلا من جواب این سوال را نمیدانم ولی یک پسرعمو دارم که او هم نمی داند!!!
- انتخاب زمان مناسب: به جوک به چشم یک داستان کوتاه نگاه کنید. شما به توجه کامل مخاطب نیاز دارید. زمان نامناسب برای جوک گفتن در مراسم ختم است مگر برای خود متوفی!
ماجرا از این قرار بود که دختر متوفی طبق خواست پدرش، صدای از پیش ضبط شده پدرش را به همراه یک میکروفن در داخل قبر قرار داده و هنگام انجام مراسم دفن و خاکسپاری، آن را پخش کرد. به گفته او متوفی قصد داشت که به منظور خداحافظی و برای آخرین بار دوستان و بستگانش را بخنداند.
صدایی که در مراسم پخش شد: «(بعد از صدای ضربه) من کجا هستم؟ بگذار بیایم بیرون، اینجا تاریک است»
بعد از شنیدن این صدا و وقفهای که ایجاد شد، عزاداران به داخل قبر و تابوت نگاه کردند و ناگهان دوباره همان صدا شنیده شد که میگفت: «سلام، دوباره سلام، من در تابوت هستم، من مردهام، این فقط برای خداحافظی بود»
- تصویرسازی مناسب مخاطب باید بتواند تک تک کلمات شما را تصور کند و شما باید زمان مناسبی روی زمینه سازی برای جوک بذارید.
- با استفاده از تُن صدای آرام و گیرا طوری جوک را تعریف کنید که شنونده پای حرفتان میخکوب شود. سعی کنید با ابزار کلامی نظیر برجسته نمایی و یا مکث جوک را از حالت یکنواختی در بیاورید.
- اساتید را الگو قرار دهید. سعی کنید به زمانبندی، لحن و حرکت بدن کمدینها در هنگام جوک تعریف کردن حسابی دقت کنید.
- استفاده از کلمات چندمعنایی مثل یه روز دوتا چینی خوردن بهم شکستن!
- استفاده از جوک های پرپوچی :
- خندیدن به آوای بی معنی که کسی می سازد،
- خندیدن به مفاهیم بی معنی مثل یه روز یه مرده میخوره به نرده بر میگرده! ، جوک های پرپوچ یا کاملا بی معنی هستند یا به نظر می رسند ه معنی دارند ولی در نهایت بی محتوایند.
- استفاده از جوک های طعنه آمیز: یعنی چیزی را بگویید ولی دقیقا برعکس آن را مدنظر داشته باشید.
انواع جوک
جوکهای خانوادگی
در این نوع جنس روابط اعضای خانواده با هم، موضوع جوک است. مادرها، پدرها، فرزندان و … محوریت موضوعی است که در فرهنگ جامعه به شکل یک الگو رواج دارد، مثل شوخی درباره غذا پختن مادرها یا کنترل تلویزیون و کولر که معمولا دست پدرهاست و مخصوصا شوهرعمهها!
جوکهای شغلی و طبقاتی
معمولا هر شغلی در جامعه به رفتاری مشترک مشهور است. در این نوع جوکها این رفتار مشترک صاحبان مشاغل و طبقات متفاوت اجتماعی مورد شوخی قرار میگیرد. این حالت بدون توجه به شخص یا نام خاصی، اشتراکهای یک طبقه یا شغل که در فرهنگ هر جامعه آن را با آن الگو میشناسند دستمایه بذلهگویی قرار میگیرد. پزشکان، مهندسان، معلمان و … حتی بالاشهریها و پایین شهریها تیپ ثابت این الگو هستند.
جوکهای مربوط به شخصیتها
این مورد هم یک الگوی جهانی است. افراد معروف و مشهور چه معاصر باشند و چه تاریخی، چه خودی باشند و چه خارجی، دستمایه این جوکها هستند. این روزها نمونههای زیادی از این جوکها دست به دست میشود. از شخصیتهای سیاسی و ورزشی و هنری گرفته تا دانشمندان و فرهیختگان و … شهرت این افراد عامل اصلی پرداختن به این جوکها و بازنشر آنهاست.
جوکهای سیاسی
مضامین سیاسی و تصمیمگیریها در این حوزه و البته قرارگرفتن شخصیت خاص در شرایط سیاسی موضوع اصلی این جوکهاست. شخصیتهای سیاسی و جناحبندیها نمونهای پررنگ از این الگو است.
جوکهای قومیتی
در این گونه که شکل مذمومی از جوک است، متاسفانه شاهد ساخته شدن جوک تقریبا برای تمام اقوام و شهرها و حتی کشورهای دیگر هستیم. خوشبختانه چند سالی است که این نوع جوک که متاسفانه در ایران طرفداران و مخالفان فراوانی داشت، از مد رفته و به فراموشی سپرده شده است. فراموش نکنید اگر به جنسیت، قومیت یا طبقه خاصی نسبت ناروایی بدهید غیر از مشکلات اخلاقی ماجرا، پیامدهای دیگری هم خواهد داشت. به طور مثال اگر در شوخی هایتان مدام روی شلخته بودن پسرها یا ترس دخترها از سوسک تاکید کنید کم کم ممکن است آن شوخی به اشتباه پذیرفته و مثل یک واقعیت خلل ناپذیر تلقی شود و تغییر آن دشوار باشد.
جوکهای جنسیتی
در این نوع معمولا تفاوت زن و مرد در موقعیتهای مختلف به حالت شوخی بیان میشود. این حالت هم گونهای بینالمللی است و گاهی با توجه به ارتباطات گسترده امروزی از فرهنگهای مختلف وارد میشود. نسبت دادن کارهایی که در فرهنگ عامه مردانه است به خانمها یا برعکس الگوی شناخته شده این نوع جوکهاست. این نوع جوکها هم منتقدان فراوانی دارد.
جوکهای کلامی
در این حالت استفاده از ترکیب عبارات یا مشابهتهای تلفظی و شوخی با کلمات و تغییر و جابهجایی حروف و واژهها الگوی مشخصه است. شوخی با بعضی اسامی یا نام محلهها و خیابانها از این دست جوکها هستند که مبتنی بر واژگان چند معنایی یا با مشابهت هستند.
جوکهای موقعیتی
در این حالت اشاره به یک موقعیت یا قرار گرفتن کسی یا چیزی در شرایطی متضاد یا نامتعارف شوخی خندهداری ایجاد میکند.
معرفی کتاب : آیزاک آسیموف آمریکایی (همان اسحاق عاصماف روسی) در کتابی تحت عنوان «گنجینه شوخی ها»
در پایان توجه شما را به یک مثال جالب جلب می کنم. همه شما آقای حسن ریوندی طنز پرداز کشورمان را می شناسید. آیا می دانید کدام کلیپ طنز وی بیشترین بازدید را در وب داشته است؟
این ویدیو ساده و صمیمی رکورددار کلیپ های آقای ریوندی است.