مجری ماسکی به صورت زده وارد میشود با دست از تشویق حضار تشکر میکند … پشت میکروفن رفته و ابتدا کمی ماسک رو پایین میزند
مجری : … شما چقدر خوب بلدید با تشویق هاتون ادم رو سر حال بیارید … شما چقدر عالی انرژی میدید … سپاسگزارم … تشکر … بنام خداوند دل های پاک … که نامش بود در دلت تابناک … بنام کسی که تو را افرید … سرآغاز عشق است و نور و … بعله امید … من غنی پور هستم وبسیار خرسندم که دقایقی با شمام
… قبل از هر چیز اجازه بدید اول یادگار اقا بزرگم رو بیرون بیارم … ( ماسکش را بر میدارد ) … واقعیتش اینه که به ننه م قول دادم از میراث خانوادگیمون محافظت کنم … تعجب نکنید .. این فقط یه ماسک نیست این میراث خانوادگیه ماست … بله همین … اینجور نبینید … این یه روز بخشی از لنگ و قطیفه جد بزرگ پدری من بوده که وقتی به پدر بزرگ ما ارث میرسه تبدیلش میکنه تمون یا همون پیژامه… بعد ها پدر بزرگم میده به آقام … یعنی ازارثیه پدر بزرگ تمونش میرسه به آقام … چون یه کم کار کرده بود و ریش ریش شده بود … ننه م اون رو کوتاه میکنه و آقام بجای ( سوت میزند ) استفاده میکرده … نفهمیدید ؟ … اسمال تمون … اور … شورت پیژامه ( small or short ) … خلاصه زیر پیژامه میپوشیده … تا این که آقام خدا رحمتش کنه عمرش رو داد به شما و به من که فرزند اخرش هستم ارث رسید … حالا چرا فرزند آخر نمیدونم … البته تا من صاحبش بشم … مدتی بعنوان دستگیره تو اشپزخونه ما خدمت میکرده و جریان کرونا باعث شد همه چی زیر و رو بشه و اینم از اون زیر اومد بیرون و امروز بعنوان ماسک ننه دوز به من رسیده … میگن حق به حق دار میرسه … باور کنید هنوز بوی بابام رو میده … واسه همین این ماسک یکی از مطمعن ترین ماسک های جهان هست چون امتحان پس داده است … هیچی ازش عبور نمیکنه … سالها تست شده و هیچ کس ندید نم پس بده … این از اون مزیت های است که کرونا ثابت کرد خیلی از چیزای ما بهتر از کشور های پیشرفته هست … تازه اسم خودشون رو گذاشتن جهان پیشرفته و به ما میگن جهان سوم … آقا همین تیکه پارچه سه نسل ازش گذشته … سه نسل سوارش شدن یعنی پیچوندن دور خودشون … الان محافظ دماغ و دهن ما هم هست … خدایش کدوم جهان اولی میتونه اینجور ماسکی تولید کنه ؟ … جلوی کرونا رو میگیره که هیچ… بویپدر و پدر برزگ و پدر پدر بزرگمم میده … نوستاژیک بویایی ایجاد میکنه خوش مصب
حالا که حرف از جهان اول و جهان سوم شد براتون یه چیز تعریف کنم … راستی فکر کردید چرا هیچوقت نمیگن جهان دوم ؟ بجای دوم میگن در حال پیشرفته … یعنی اول داریم که همون بهش میگن جهان پیشرفته دوم هم که نیست بهش میگن در حال توسعه و یهو میشه جهان سوم … چرا ؟ … د همینه … نکته ش تو همینه … اینا به کل حساب کتابشون اشتباست … این جور نبینیدشون ها … گول این قیافه و دک و پوزشون رو نخورین … اینا خالی بندن … همیشه اینجور بودن فقط میخواستن خودشون رو اول کنن گفتن : سه… دو رو هم بیخیال… اولم خودمون
… شما همین نخست وزیر انگلیس رو ببینید … همین که هیچوقت موهاش رو شونه نمیکنه اسمش چی بود ؟ … بعله همین بوریس جانسون تا کرونا اومد اولین کاری که در جهت مقابله با کرونا کرد این بود که اومد تو تلویزیون و گفت : از مامان بزرگا و بابا بزرگاتون خدا حافظی کنید … یعنی تمام … اول غزل خدا حافظی خوند… بعدشم خودش زود تر از همه کرونا گرفت 4 هفته کل پا افتاد تو بیمارستان … زنش یه توک پا سرش نرفت که هیچ رفت خونه ننه ش … اخرشم تنها کسی که از بوریس با اون موهای هپلی مراقبت کرد دوتا محافظ به سن آقا بزرگش بودن … همون ها که گفته بود ازشون خدا حافظی کنید … اقلا این اقا بزرگ ها موهاش رو رو شونه میکردن … خدا خیرشون بده … این بلا سرش اومد تا نعوذ باالله ادای خدا رو در نیاره … آخه تو از کجا میدونی کی میره کی نمیره هپلی …
سرآمد جهان اول بقول خودشون آمریکا هست … ریسس جمهور آمریکا همین تورامپ ببینید چیکار کرد … اول که باور نمیکرد میگفت این یه دروغ چینیه … کلی معاون و وزیر وکیل اومدن گفتن … آقا چینی یا ملامین شما ماسک رو بزن … یه میلیون مردم امریکا کرونا گرفتن … میدونید چی چی گفت؟ … گفت بلت بلم ملم ، نلت بلم نه ملم ، نه ملم که بلت … زبون انگلیسی نبودآ … این ترجمه یک ساعت سخنرانی تورامپ بود به زبون یزدی … ما یزدی ها عادت داریم همه چی رو خلاصه و جمع و جور کنم … مث قطاب یزدی … ببینت همه شیرینی ها رو جمع مکنم تو اقدروک چیزی … بزار تو گلو مث هلو مره پایین … ( انگار همه شیرینی های تو ویترین یه مغازه شیرینی فروشی رو یکجا خوردی )… همین ماسک من … عصاره چهار نسله در این ابعاد … خب برگردیم به تورامپ … جناب پرزیدنت گفتن : به جون عمه م ماسک رو بی خیال بشید … بجاش پا شد رفت هرچی دستمال توالت بود تو کاخ سفید رو جمع کرد و گذاشت زیر بغلش … از قضای روزگار همون موقع جناب وزیر خارجه آقای پمپئو توالت بودن بطوری که میگن پمپئو فریاد برآورد که آقا یه چیزی برا ما جا بزارید اینجورکه نمیتونیم بریم با دنیا مذاکره کنیم … اصلا شما این همه دستمال مستراح میخوای چیکار ؟ … میدونید تورامپ چی فرمودند ؟ … یزدیش رو بگم یا فارسیش رو ؟ … به یزدی گفت : نشکت شم چوریوک … یعنی این الان تو ایرون طلاست تو میخوای این رو بمالی اونجات … پمپئو گفت پس چکنم ؟ … گفت یجوری با دست حلش کن بکش بالا برم ایرون این دستمالا رو بفروشم با قیمت ارز فعلی میتونم پنج تا خونه بخرم تو بهترین جای ایرون … حالا جناب پمپئو چیکار کرد بماند ولی من یه چیزی به آقای تروامپ میگم جناب رییس جمهور جهان اول … نیا که فایده نداره ما همه چندین سال پیش کلید خونه هامون رو دادیم به یه نفر اونم بجاش یه کلید بما نشون داد بعدش همون یه کلید رو انداخت تو چاه … این قیمت ها رو هم که میبینی شده حبابه که بخاطر افتادن کلید تو اب تشکیل شده… حباب روی آبه …
آقای رییس آمد و فرمود که بازار خراب است … تقصیر حباب است اگر در تب و تاب است … سوزن به کفآرید که هنگام حباب است …. آری دل هر ساکن و جنبنده کباب است
…ما مردم ایران از دل طوفانها و دریا ها گذشتیم … هیچ حبابی نمیتونه بترسوتمون … دوستتون دارم و عاشقتون هستم … شاد و بی حباب باشید … بدرود
متن مجری :ایمان غنی پور – طنز
کد متن 16
بخش بیست مجری برتر
جشنواره ملی سعدی : دهمین جشنواره مجریان و سخنوران ایران