خطاهای سخنرانی عمومی کدامها هستند؟ شما تا چه حد با متداولترین خطاهای سخنرانی عمومی آشنا هستید؟ مؤلفههای اصلی یک ارتباط اثربخش، هنوز که هنوز است، تغییر نکردهاند. البته که فناوری با سرعت پیش میرود اما اصول یک سخنرانی عمومی عالی، بلا تغییر ماندهاند. به همین دلیل، شما بهعنوان شخص سخنران، کماکان نقش اصلی را در جایگاه ایراد سخنرانی ایفا میکنید. جایگاهی که در آن دیگران به شما اعتماد کرده و باور دارند و آنچه را میگویید، دنبال میکنند.
نتایج برخی پژوهشها نشان میدهند که افراد برای شکلدهی به یک برداشت از دیگران تنها به 7 ثانیه زمان نیاز دارند. پس اگر قرار است مخاطبینتان ظرف همین مدت کوتاه، برداشت اولیهای از شما داشته باشند، بهتر است در وهله نخست و بیش از محتوا، به کیفیت ارتباطتان با مستمعین و پرهیز از متداولترین خطاهای سخنرانی عمومی توجه کنید. با این توضیح، در این مطلب قصد داریم با هدف افزایش کیفیت این ارتباط، به چند مورد از رایجترین خطاهای سخنرانی عمومی که ممکن است مرتکب آنها شوید، اشاره کنیم.
1. فقدان رابطه دوستانه با مخاطبین!
این یکی از مهلکترین خطاهای سخنرانی عمومی است! ازآنجاکه سخنرانان، همه زمانشان را صرف تنظیم و ارائه محتوای گفتههایشان میکنند، بیآنکه بدانند در نوعی حباب اطلاعاتی یا محتوایی گرفتار میشوند و این امر موجب میگردد اهمیت ایجاد خطوط ارتباطی با مخاطبین را فراموش کنند. سخنران معمولاً بیش از آنکه با مخاطبین احساس راحتی کند، با مطالبش چنین احساسی دارد. اما باید بدانیم ایجاد تعامل و برقراری رابطه دوستانه با مخاطبین، نهتنها به لحاظ اجتماعی یک اقدام پسندیده است، بلکه میتواند زمینه اثرگذاری شما بر مخاطبینتان را فراهم کند.
2. ایستادن همانند یک تکه چوب خشک!
به نظر شما چه عاملی باعث میشود بهراحتی در مقابل دوستانمان بایستیم و با آنها صحبت کنیم اما وقتی قرار است همین اتفاق در مقابل دیگران رخ دهد، انگار که فردی بیگانه بهجای خودمان، وجودمان را تسخیر کرده است و از ارائه عملکرد مشابه با حالت اول، احساس ناتوانی میکنیم؟
زبان بدن، ابزاری ضروری و حیاتی برای برقراری ارتباط است و برای اینکه بدانید چطور باید از آن استفاده کنید، کافی است یک قاعده ساده را رعایت کنید. باید جمعآوری پیش از موعد محتوا را متوقف کنید. بهجای این کار، با استفاده از دوربین فیلمبرداری، از سبک ارائهتان فیلم بگیرید و پیوسته آن را تماشا و بررسی کنید. ببینید کدام حرکات و حالات بدنتان طبیعی هستند. آنها را به حافظه ماهیچهایتان بسپارید. مثل یک تکه چوب خشکِ سخنگو نباشید!
3. مطالب ماهیتی منطقی دارند اما مخاطبین درگیری احساسی با آنها پیدا نمیکنند!
چندی پیش با یکی از مراجعینم که در حوزه مسکن عمومی فعالیت میکرد، نمایش کوچکی را اجرا کردیم. در این نمایش، او با یکی از ساکنین ساختمان که از قوانین اجارهنامه تخطی کرده بود، بحث میکرد که با تخلفاتش، خود را از حیث استفاده از قانون یارانهی مسکن در معرض خطر بزرگی قرار داده بود. در ابتدا، کُل بحث در مورد قوانین و پیامدهای عدول از آنها بود و ماهیت مکالمه نیز، خشک و انعطافناپذیر بود.
این مثال خوبی از یک محتوای منطقی بود. من با مراجعهکنندهام درباره آنچه میخواست به دست آورد و آنچه مایل بود مستأجر بشنود، بحث و گفتگو کردم. صدالبته که او در تلاش بود از طریق تفهیم جدیتِ اوضاع و آگاهیرسانی درباره خطری که مستأجر را تهدید میکرد، به طرف مقابلش کمک کند. ما سعی کردیم این بحث را برای بار دوم و این بار با استفاده از مؤلفههای احساسی شبیهسازی کنیم. این بار بحث به شکل قابلتوجهی، متفاوت پیش رفت. این بار ماهیت بحث، انسان دوستانه و مشفقانه بود که احتمال پذیرش خواستههای موکل من از سوی طرف مقابل را تا حد چشمگیری بالا میبرد. بنابراین برای پذیرش گفتههای منطقیتان از سوی طرف مقابل، ابتدا یک بستر احساسی در وی برای آنها ایجاد کنید.
4. آشفتگی به دلیل ترس از شکست!
یکی دیگر از رایجترین خطاهای سخنرانی عمومی، ترس موهوم از شکست است! همه ما میخواهیم هنگام سخنرانی، بهجای آنکه متزلزل و بیاعتبار جلوه کنیم، عملکردی تأثیرگذار از خود ارائه دهیم. ما نمیخواهیم شکست بخوریم. اما باید از خود بپرسیم دقیقاً در چه زمینهای قرار است شکست بخوریم؟
رسالت شما حین سخنرانی آن است که برای مخاطبینتان ارزشی خلق کرده یا چیزی ارزشمند به آنها ارائه دهید و در این مسیر، تنها یک راه است که به شکست قطعی منجر میشود و آن این است که بیش از آنکه روی مخاطبین و پیامی که میخواهند بشنوند، روی خودتان تمرکز کنید. اگر مرتکب چنین خطایی شوید، آنگاه ترستان از شکست میتواند به یک شکست واقعی تبدیل شود. شما باید خودتان را بهقدر کافی برای سخنرانی آماده کنید و در مورد آنچه برای شما و مخاطبینتان اهمیت دارد، بهخوبی صحبت کنید. سعی کنید حین انجام این کار، کاملاً راحت باشید چون هر آنچه پسازآن رخ دهد، خارج از کنترل شماست.
5. استفاده ضعیف از تماس چشمی و حالت چهره!
اضطراب ناشی از سخنرانی عمومی معمولاً باعث میشود سخنران از برقراری یا حفظ تماس چشمی مؤثر با مخاطبین امتناع نموده و در عوض به نقطهای از انتهای اتاق خیره شود. خیلیها به من میگویند که نگاه کردن به افرادی که برایشان سخنرانی میکنند، آنها را از مسیر اصلی بحث منحرف کرده و حواسشان را پرت میکند. اینجاست که من از آنها میپرسم از بین مخاطبین و دیوار، کدامیک با احتمال بیشتری با حرفهایتان متقاعد میشوند؟ آخرین باری که فردی توانسته باشد بدون آنکه در چشمهایتان نگاه کند، درباره یک موضوع خاص، مجاب یا متقاعدتان کند، کِی بوده است؟ بنابراین بدانید که ایجاد و حفظ تماس چشمی حین سخنرانی عمومی برای متقاعدسازی مخاطبین، مؤلفهای ضروری است.
اما روی دیگر سکه، حالت چهره است. قطعاً تا حالا دستگیرتان شده که آیا چهره تأثیرگذاری دارید یا نه؟ اگر پاسخ منفی است، روبروی آینه تمرین کنید تا آنچه احساس میکنید با آنچه بروز میدهید، انطباق بیشتری داشته باشد. حالات چهره و اثرگذاری آن، مؤلفههایی مهم هستند زیرا میتوانند حالاتی مثل انگیزش و نیت را آشکار نمایند. بنابراین اگر چهرهتان تا اینجا نقش مؤثری در سخنرانیهایتان نداشته، هر چه سریعتر آن را به صحنه بیاورید و از ظرفیت پنهان آن استفاده کنید!
6. مسیر بحث و قصد گوینده به دلیل آمادهسازی نامناسب، واضح نیست!
این همان نکتهای است که حتی پیش از ارائه اطلاعات، باید برای آن اولویت قائل شوید. کسب آمادگی برای یک سخنرانی عمومی، مستلزم طی سه مرحله اساسی است. نخست آنکه باید آنالیز جامعی از مخاطبین، نیازها و ترجیحات آنها انجام دهید. دوم، در صحبت با مخاطبین، هدف واضح و مشخصی داشته باشید. سوم، محتوایی را برای ارائه به آنها آماده کنید که در نیل به اهداف اصلی سخنرانی، یاریتان کند.
چنین رویکردی با صرفاً ارائه اطلاعات به مخاطبین، بسیار متفاوت است و باعث میشود که مسیر و اهداف سخنرانیتان، واضح و شفاف باشد. به خاطر داشته باشید در همان ابتدای سخنرانی، به حُضار بگویید، بحث قرار است به چه سمت و سویی برود و اساساً چرا موضوع بحث، برای آنها باید مهم باشد؟
سخن آخر
موفقیت در هر زمینهای، مستلزم پیروی از مجموعهای از بایدونبایدهاست و تمرکز اصلی این مطلب، “نبایدهایی” بود که برای ایراد یک سخنرانی عمومی جادویی باید از انجام آنها پرهیز کنید. در این گفتار به برخی از متداولترین خطاهای سخنرانی عمومی اشاره کردیم. البته تردیدی نیست که خطاهای سخنرانی عمومی، محدود به این چند مورد نیست و اگر بخواهیم جزئیتر به موضوع بپردازیم، موارد بسیار بیشتری را میتوانیم به این فهرست اضافه کنیم. مثلاً فقدان حس شوخطبعی، عدم استفاده از ظرفیت سکوت برای تأثیر بر مخاطبین، یکنواختی تُن و ریتم صدا و استفاده از زبان ملالانگیز و محتوای غیر جذاب از دیگر مواردی هستند که هنگام بررسی خطاهای سخنرانی عمومی میتوان آنها را مدنظر قرار داد.
مقالات خواندنی: