زنان کارآفرین در صحنه تجاری امروز جهان، حضور پررنگ و قابلتوجهی دارند. بااینحال صرفنظر از تغییر آرایش فضای بیزینس که به ظهور 252 میلیون زن کارآفرین در سراسر دنیا منجر شده، زنان برای کارآفرین شدن کماکان ناچار به رویارویی با چالشهای عمدهای هستند.
اگر اعداد و ارقام را بررسی کنیم میبینیم که حدود یکسوم از کارآفرینان دنیا زن هستند. چنین نسبتی روی کاغذ در نگاه اول میتواند عالی و ایدهآل به نظر برسد. ولی این فقط روایت ناقصی از ماجراست که نمیتواند یک واقعیت بزرگ را انکار کند. آن واقعیت این است که عرصه کارآفرینی هنوز در سیطره مطلق مردان قرار دارد و آنها هستند که بخش بزرگی از بیزینس را راهاندازی و هدایت میکنند. درست مثل بسیاری از جنبههای دیگر، سایهی تبعیضها و کلیشههای جنسیتی بر اکوسیستم کارآفرینی نیز سنگینی میکند. این امر باعث میشود که زنان کارآفرین برای رسیدن به اهداف خود به استقبال چالشهای دشوار بروند.
4 چالش مهم زنان کارآفرین در مسیر کارآفرینی
چالشهای بانوان کارآفرین بسیار بیشتر از آن است که بتوانیم همه آنها را در یک گفتار کوتاه بگنجانیم. به همین دلیل در ادامه به ذکر و توضیح 4 مورد از مهمترین این چالشها بسنده میکنیم.
1. انتظارات اجتماعی
در جامعهای که کلیشهها زنان را در خانه حبس میکنند و از آنها انتظار دارند که تمام وقت و انرژی خود را صرف خانواده کنند، کارآفرین شدن بسیار دشوار است. همین کلیشهها ذهنیتی ایجاد میکنند که بهواسطه آن، کار کردن در بیرون از خانه یا راهاندازی کسبوکار شخصی برای یک زن، امری ناپسند و دور از شأن تلقی میشود. بنابراین اولین و شاید مهمترین آوردگاه زن کارآفرین، قیام علیه این کلیشهها و در هم شکستن آنهاست. حرکتی که گاه مستلزم صرف هزینههای معنوی و اجتماعی قابلتوجه است.
مقابله زنان کارآفرین با انتظارات اجتماعی صرفاً به قبل از راهاندازی کسبوکار محدود نیست. اغلب زنان بعد از راهاندازی بیزینس نیز برای جلب اعتماد عمومی نسبت به کسبوکارشان به زمان بیشتری در مقایسه با مردان نیاز دارند. امری که خواهناخواه چرخشِ اولیهی چرخهای کسبوکار را کُند و رسیدن به اهداف تجاری را طولانی میکند.
2. کمبود سرمایه
بسیاری میگویند که پول برای راهاندازی کسبوکار بهمثابه غذا برای بدن انسان عمل میکند. این واقعاً یک ادعای درست است؛ تا پول و سرمایه اولیه در کار نباشد، تولد یک کسبوکار چه کوچک و چه بزرگ ناممکن خواهد بود.
جمعآوری سرمایه در حالت عادی برای مردان کارآفرین نیز یک مأموریت دشوار است. مأموریتی که دشواری آن برای زنان کارآفرین دوچندان میشود. علیرغم اینکه زنان طی سالهای گذشته بارها و بارها توانمندی تجاری خود را به اثبات رساندهاند، ولی هنوز هم بخش عمدهای از سرمایهگذاران به شایستگی آنها با دیده تردید مینگرند. آنها با این واقعیت که یک زن قادر به راهاندازی بیزینس و دستیابی به اهداف تجاری آن است، بهسختی کنار میآیند. مجموعه این عوامل باعث میشوند که اکثر زنان کارآفرین برای جذب سرمایه به پسانداز شخصی یا بعضاً کمک مالی خانواده متکی باشند.
3. عدم اعتمادبهنفس کافی
بسیاری از زنان از فقدان اعتمادبهنفس کافی رنج میبرند. آنها برای باور مهارتها و توانمندیهایشان که میتواند به خلق ارزش برای جامعه منجر شود، به کمک نیاز دارند. اغلب زنان، گرایش دارند که تواناییهای خود را دستکم بگیرند. آنها برای موفقیت در بیزینس باید چنین ذهنیتهایی را کنار بگذارند. این یک جنگِ درونی سنگین و تمامعیار با باورهای محدودکننده است که پیروزی بر آنها اصلاً آسان نیست.
4. ایجاد تعادل بین زندگی و کار
یک روی سکهی نگاه به زنان این است که زن باید در خانه بماند و به امور خانواده رسیدگی کند. ولی روی دیگر سکه حتی میتواند از این هم سختتر باشد. با توجه به شرایط دشوار اقتصادی در سراسر دنیا، حالا از زنان انتظار میرود که هم کار کنند و هم به امور خانه برسند. ایجاد توازن مناسب بین این دو جبهه برای زنان کارآفرین ساده نیست. به همین دلیل سنگین شدن کفه ترازو به هر طرف میتواند فشار خردکنندهای را به یک زن تحمیل کند.
زنانی که همچون ستاره در آسمان کارآفرینی ایران میدرخشند
اغلب موفقیتها از دل محدودیتها متولد میشوند. اگر سرگذشت بسیاری از چهرههای جریانساز تاریخ در زمینههای مختلف را بخوانید بهدرستی این ادعا پی میبرید. چه بسیار نامآورانی که علیرغم به سر بردن در بدترین و سختترین شرایط حتی لحظهای از تلاش برای تحقق آرزوهای خود دست نکشیدند. حکایت زنان کارآفرین ایرانی نیز چنین است. آنها در مسیر خود نهفقط با چالشهای چهارگانهی مذکور بلکه با مشکلات بسیار بیشتری دستبهگریبان شدهاند. بااینحال، ذهنیت و پشتکار، آنها را قادر ساخت تا از این نبرد نابرابر سربلند خارج شوند. آنها همچون نیلوفر از دل مرداب مشکلات روییدند و علاوه بر دستیابی به اهداف خود، راه و رسم نیلوفر شدن را به دیگران نیز نشان دادند.
تعداد زنان کارآفرین موفق ایرانی هرچند هنوز فاصله زیادی با ایدهآلها دارد؛ ولی ظهور آنها همچون ستارهای درخشان، آسمانی روشن را در دورنمای تجاری کشور نوید میدهد.
فریبا علومی یزدی؛ کارآفرین نمونه و چهره ماندگار عرصه سخنوری ایران
نمیتوان درباره زنان کارآفرین ایرانی صحبت کرد و از دکتر فریبا علومی یزدی نامی نبرد. چهرهای که با طلوع در صحنه سخنوری ایران، سریعتر از حد تصور قلههای موفقیت را یکی پس از دیگر فتح کرد.
فریبا علومی یزدی که روزی بهعنوان یک جوان مستعد در زمینه فن بیان نگاه اساتید سخنوری را به خود خیره کرده بود، حالا خود یکی از پایهگذاران دورههای آموزش فن بیان در کشور است. دورههایی که هر کدام از آنها تا امروز خاستگاه کشف استعدادهای درخشانی در زمینه سخنوری و فن بیان بودهاند. فریبا علومی یزدی با کشف و تربیت استعدادهای متعدد، نام خود را در فهرست طلایهدارانِ اعتلای عرصهی اجرا و سخن جاودانه کرده است.
یکی از مهمترین اقدامات خانم علومی یزدی در حوزه کارآفرینی، تأسیس موسسه شهریاران سخن است. موسسهای که آن را با نام مدرسه سخن نیز میشناسند. این موسسه با همراهی جمعی از سایر مربیان سخنوری، مجریان و سخنوران قابلی را پرورش داده است. افرادی که بسیاری از آنها امروز برند شخصی خودشان را دارند و از طریق تدریس فن بیان و سخنوری، به شهرت و درآمد چشمگیری رسیدهاند.
انتخاب حوزهی دشواری مثل سخنوری و اجرا را میتوان اوج ارزش کار فریبا علومی یزدی در جامعه زنان کارآفرین دانست. حوزهای که ورود به آن میتواند برای بسیاری از افراد مایهی ترس و اضطراب باشد. او به لطف پشتکار و جسارت مثالزدنی خود، مطمئناً میتوانست در زمینههای دیگر نیز موفق باشد. ولی صدای گیرا و بیان شیوای خود را یک ودیعهی ارزشمند الهی میپنداشت که باید حق امانتداری را در قبال آن ادا میکرد. اینگونه بود که با قدم نهادن در مسیر سخنوری و اجرا، ضمن دستیابی به موفقیتهای مالی و اجتماعی، با جادوی بیان خود راه را برای ورود سایر علاقهمندان به این عرصه هموار ساخت. در حصار باورهای خفقانآوری که مدام «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» را تشر میزنند، چهرههایی مثل فریبا علومی زدی با آوای رسای خود، فصل جدیدی از کتاب زنان کارآفرین ایرانی را مینویسند.
زنان کارآفرین ایرانی که فریبا علومی یزدی فقط یکی از آنهاست تا به امروز بارها لیاقت و کاردانی خود را به حد کفایت نشان دادهاند. امری که رفتهرفته به تغییر نگاه جامعه نسبت به حضور زنان و افزایش اعتماد به آنها در حوزه کارآفرینی منجر شده است. به امید روزی که با تسریع روند این تحول، زنان کارآفرین ایرانی منشأ رویشهای بیشتری در این مرزوبوم باشند…