بسم رب الشهداء و الصدیقین. «وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا؛ بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ»
به نام خداوند مردان جنگ که کردند بر دشمنان عرصه تنگ
به نام خداوند یاران دین ز شک رسته مردان اهل یقین
به نام یلان محمد (ص) نژاد که شد شورشان غبطهی گردباد
سلام و درود و عرض ادب، خدمت شما که مشتاق و شیفته راه شهدا هستید.
اینجانب نرگس زمانی هستم ،عرض خیر مقدم دارم محضر ارزشمند یکایک شما عزیزان بزرگوار. خیلی خوش آمدید محفل ما را زیبا کردید.
از چه بگویم ،،از که بگویم ،، از بزرگ مردی که نامش بر اندام داعش و داعشی صفتان لرزه میانداخت. و یا از فرزندی بگویم که اقتدارش به پشتوانه نان حلال پدر و شیر پاک مادر بود. و یا از پدری بگویم که از دلبستگی به خانواده چشم پوشی میکرد و خواب برچشمانش نمینشست تا آنکه بتواند خوابی آسوده و آسایشی عظیم را برای یک ملت فراهم کند. و یا از مدافعی بگویم که تمام وجودش را برای دفاع از حرم عرضه میکرد ،و دلش سوخته ی شهادت همرزمانش بود. آری فقط باید از تو گفت : از تو می گویم ای حاج قاسم دلاور، ای قهرمان بزرگ.
از آن جمعه ی تلخ می گویم ، ازاشکِ مادری منتظر ، که دستانش دلتنگ نوازشِ سَری بود، که دیگر قرار نبود بر روی دامان مادر گذاشته شود .
(به راستی که شهادت هنر مردان خدا است)
و هر شخصی لیاقت شهیدبودن و شهید شدن را ندارد . حاج قاسم قبل از شهادتش شهید بود. او برای رضای خداوند عملی را انجام میداد. و هیچ گاه ناحق کاری را بر علیه کسی حتی دشمنانش عرضه نمیداشت .! او مرد خدا بود .اسوه استقامت، ایستادگی و شجاعت .
به راستی که تو پهلوان بودی. کسی که برای عزت و شرفِ سرزمینش جان و مال وخون و سرش را هدیه کرد. حتی حاضر نشد وقت زیادی را با خانواده اش سپری کند ، او تمام عمرش را وقف امت اسلام کرد.
《به قول رهبر عزیز و فرزانه مان :ما سینه زدیم بی صدا باریدند ،از هرچه که دَم زدیم آنها دیدند، ما مدعیان صف اول بودیم ، از آخر مجلس شهدا را چیدند.》
حاج قاسم !برای یتیمان پدر بودی.برای وامانده ها عصا وبرای درمانده ها دست.برای مظلوم حق بودی و برای ظالم مرگ.به یاد دارم که تو سرباز وطن بودی ،کسی که سینه اش سنگ سنگر های دشمنان را می شکافت.و دلش ، برای مولایش حسین علیه السلام مانند یک شیشه با یک تَقه، ترک بر میداشت. تو شجاع و مرید بودی. اهل صفا بودی ، مرد وفا بودی، گره گشا بودی.ومهم تر از همه عاشق ولی فقیه ات بودی .
دوست دارم کلام آخرم ،گزیده ای از وصیت این شهید عزیز باشد .
ای خدای عزیز و ای خالق بی همتا ،دستم خالی است و کوله پشتی سفرم خالی.من بدون توشه و برگی به امید ضیافت عفو وکرم تو آمده ام .من توشه ای در بر نگرفته ام ،چرا که فقیر را در نزد کریم چه حاجتی است به توشه و برگ .
خدایا چنان کن، سرانجام کار ،تو خشنود باشی و ما رستگار .به امید دیداری دوباره خداوند یارو نگهدارتون.》
نام و نام خانوادگی : نرگس زمانی
شهر : استان اصفهان ،شهر قهجاورستان
سن : ۱۶ سال
بخش رقابتی : سخنوری
موضوع : شهدای مدافع حرم (( سپهبد شهید قاسم سلیمانی))
نوع ثبت نام : ویژه
مشاور : فائزه فتاحی
این متن و شناسه حائز لوح تقدیر ویژه از هیئت داوران برای تقدیر شایسته و تکریم از سرادر سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی است
نام نویسنده: نرگس زمانی والهام ناظمی
نام شاعر : محمد رضا آغاسی
کد متن : 11.11
رییس یازدهمین جشنواره ملی سعدی : دکتر فریبا علومی یزدی
برگزار کننده : موسسه شهریاران سخن (مدرسه سخن ) و باشگاه مجریان و هنرمندان صحنه ایران (ایران مجری)
حق مالکیت متن متعلق به سایت سخنوری است و هرگونه کپی برداری و انتشار این متن در هر وب سایتی ، مشمول جرایم رایانه ای خواهد بود .