بابا برای نان جان داد. به نامِ خداوندِ نان و خداوندِ جان.سلامی پر از درد،اه وحسرت از سرزمین کوهستان وتنهایی یعنی کوردستان.
من متین ریماز جوان23 پیرانشهری هستم وخیلی خرسندم درجمع شما عزیزان حضور دارم و قراره از جزیات زندگی آدمی های براتون بگم که که سالهاست وضعیت اسفناکشون، خبرسازشده و هرازگاهی با تیتر بابا نان داد بابا جان داد خبر اصلی روزنامه ها میشن.
این آدما بار رو که روی شونه هاشون گذاشتن به راه میوفتن.راه سنگلاخ هست و صخره و پرتگاه.
مسیری سخت در محاصره باد وبورانو برف.راه های دیگرو اصلا نمیشه که بری چون نیروهای مرزی اونا رو بسته ن .باچکمه صلاح و فشنگ .
درمورد این ادم هاحرفهای ضد و نقیض خیلی زیاده ، همون هایی که برای نون ، با جونشون معامله می کنن ،.به دل کوهستان ها و کوره راههای پر پیچ و خم می زنن ، از قتل گاه عبور میکنن ،فرقی هم نمی کنه زمستان باشه یا تابستان دختر تحصیل کرده دانشگاه تهران باشه یا پسر نوجون 13ساله ،مادر 40ساله باشه یا پدر 80ساله باید برای 100هزار تومن پول بارشو نوبر دوش میکشن و قامتشونو نه از سر فروتنی ، بلکه از سر اجبار خم میکنن تا به نرخ جان ، نانی کسب کنن . دارم کولبرهارو میگم
سال۹۵ بود که مرگ ۴ کولبر در سردشت ،کردستان روسیاه پوش کرد، کولبرانی که ریزش بهمن برای زندگی مجالشون نداد. در همون سال، کولبر ۱۹ساله اشنویه ای در ارتفاعات سی چومان پیرانشهر بر اثر برف و ریزش بهمن با زندگی وداع کرد. سال ۹۶ مرگ ۴ کولبر دیگه توی خوی دوباره به یادمون انداخت هنوز هستن کسایی که برای کسب لقمهای نون جونشونو ازدست میدن. سال ۹۷ جسد یخزده متین بدخشان، کولبر نوجوان پیرانشهری پس از ۱۰ روز در منطقه مرزی ننور بانه پیدا شد و بسیاری دیگر از کولبرانی که در دوراهی نان وجان برنگشتن.
اره کولبر باید از یک نقطه کوهستانی مرزی که از دید مرزبانان پنهانه عبورکنه که خدای نکرده،شلیک گولوله ها نان آور خانواده رو کنار تنها دوستش یعنی کوهستان زمین گیرنکنه.
پایان تلخ زندگی این ادما فقط این نیست چون اگه از شلیک گلوله جون سالم به در به بره، سقوط از کوه نفساشو میبره. گاهی هم خبر از تیربارون اسبهاشون میرسه!
کولبر زحمت کش از سر ماجراجویی کولبرنشده،کولبر زحمت کش ازسرناچاری از ترس گریه خانواده ،ازسر بی پولی و نبود سرمایه گذاران درشهرهای مرزی و نبود اعتمادبه جوان امسال من،جوانان فوق لیسانسه و نگاه شدیدا امنیتی به شهرهای مرز نشین آنهم به ناچار کولبر شده.
حرف های من و تمامی قلم و زبان های دنیا از بیان کردن رنج کولبران ناتوانن. ایکاش قبل از اینکه برچسب قاچاقچی رو روی کولبران بزاریم و مثل همیشه صورت مساله رو پاک کنیم، شاید بهتر باشه فکری برای ایجاد اشتغال در این سرزمین تنها داشته باشیم، سرزمینی که صنعتی نیست و کارخانههای چندانی برای مشغول شدن جوانان خودش نداره. کاش روزی برسه که در صدر هیچ اخباری مرگ کولبران ما را به یاد این شعر شیرکو بیکس نندازه که میگه «مگر چه میخواهم از وطن؟ جز لقمهای نان و خیالی آسوده اما داستان های تکراری مرگ هم زبان هایم آنقدر زیاد بوده که وقتی ازحرف از حمایت پدر از خونوادش میشه جز یک جمله نمیتونم بگم که اری توی کودرستان پدر نان داد اما پدر جان داد.
این سخنرانی توسط جوان پیرانشهری رتبه پنجم کشوری و جایزه ویژه سخنوری توسط شورای بنیان گذار جشنواره ملی سعدی را نیز دریافت کرد.
نام شرکت کننده؛ عبدالمتین ریماز
بخش رقابتی: سخنرانی
نوع رویداد:همایش ومسابقه سخنوری
موضوع سخنرانی : بابا نان داد بابا جان داد
این رویداد در جشنواره ملی سعدی روی صحنه رفت.
کد متن :11.29
رییس یازدهمین جشنواره ملی سعدی : دکتر فریبا علومی یزدی
برگزار کننده : موسسه شهریاران سخن (مدرسه سخن ) و باشگاه مجریان و هنرمندان صحنه ایران (ایران مجری)
حق مالکیت متن متعلق به سایت سخنوری است و هرگونه کپی برداری و انتشار این متن در هر وب سایتی ، مشمول جرایم رایانه ای خواهد بود .
منابع: متن اجرا بازنویسی شده ی متن های سایت های خبری،رسانه های محلی وگفت و گوهایی صداوسیما با کولبران زحمت کش بوده است.
#متینریماز #متین_ریماز #پیرانشهر #کولبری #کولبران_کورد پیرانشهر متین ریماز