بسم الله الرحمن الرحیم
با نوای عشق از عمق دل و جان آمدم
اردیارمشرق ومهد خراسان آمدم
ای بسا هرلحظه همچون آسمان آبی منم
محو دیدار شما راحیل سهرابی منم
آمدم تا خودشکافم رازپنهان رو کنم
تاکه شاید خویش رادرخویش زیروروکنم
خوش آمد میگویم به شماهنرمندان ،مجریان وسخنوران، استادان و داوران یازدهمین دوره جشنواره شیخ شیرین سخن حضرت سعدی،صحنه ایران ایران مجری به افتخار حودتون، خیلی خوشحالم که ازصمیم قلبم روی صحنه ای قرارگرفتم تا به شما عزیزانی که برای موفقیت وپیشرفت خودتون درمسیر تغییر گام برمی دارید تبریک بگم
و خوشحالم که اجرای امروزم را مزین میکنم
به آیه ای از حضرت حق،
اعرف نفسک ایها الانسان تعرف ربک وچه زیبا گفت خداوند رب العالمین <<،ای انسان!خودرا بشناس تا خدای خویش را بشناسی>>واین نزدیکترین راه رسیدن به خداست،واین ممکن نیست مگر بااهرم قدرتمند خودشکافی واین شکافتن حقیقتی نیست جز جستجوی خویش درخویش چرا که معتقدم به فرموده مولایم علی علیه السلام انسان از شناخت خویش به شناخت خداوند میرسد .همانطور که مستحضرید برای شناساندن خویش به دیگران ابتدایی ترین مرحله خود شناسیست
و این تمام زندگی من است…..
قصه ی زندگی من درست ازآن نقطه ای آغاز شد که عطش آموختن ادبیات و علم سخنوری را درخود احساس کردم چون ریشه ی ناخواسته ی جوانه ای در دل عظیم خاک وآغاز این جستجو با همت پدربزرگوارم و اساتید فرهیخته و مهربانم در دریای ادب و سخن آغاز شد.
هنوز چندبهاری از کودکی ام نگذشته بود که پا به عرصه ی ادب نهاده و اساتید سخن فانوس روشن عشق را به دستم دادند. من نیز چنین کردم و سر سجود برآستان عشق نهادم و با
تجسس در خویش و تقرب به استادان گرانقدر و تفحث در علوم ادبی گام به گام پیش رفتم اما درابتدای راه , پس از فوران اشتیاقی وصف ناپذیر پس از اندکی کسب عشق و علم گمان کردم که جام وجودم از دیگر لبریز شده و دستی ناشناس مرادر سراشیبی کودکانه های ناآگاهی انداخت چون موفقیت خودم را درکسب رتبه ومدالیو ن دیدم درحالی که همه اینها بود اما ادبیات وزیبا سخن گفتن همه اینها نیست، وبه ناگاه از آموختن هرآنچه باید، دست کشیدم فارغ از اینکه آنجا ابتدای عطش جان تشنه ام بود و من غافل از احوال دل خویشتن بودم و دیری نپایید که به خواست خداوندگارعالمیان و تلنگر پدرمهربانم درست و صدالبته به چشیدن طعم شیرین ناکامی
درده همین جشنواره حضرت سعدی ، که خود سرآغاز شناختن و ساختنی دوباره بود، جایی میان خودشناختن و خودشکستن دوباره برخاستم و با ایمان و اراده، آغاز نمودم.سخت ومصمم.مدتها گذشت تا خویش را بکوبم وازنو بنا کنم و امروزروی این صحنه ایستادم مقابل چشمان.سخنو رآن کودک ،نوجوان وبزرگسالی که بهترینند…
از اساتید سخن آموختم که موفقیت ، راهیست روشن اما آهسته و پیوسته …..
خشت به خشت
گام به گام
اما اینبار با کوله باری از تجربه و تسلیم
تسلیم در برابر تمام مطالبی که باید می آموختم و مصائبی که پیش رو داشتم
باید به شناختی عمیق تر از خود میرسیدم و این ممکن نبود،من دراین دراین راه دریافتم
که دریای آموختن را هرگز کرانه نیست…. و…
عشق چون دریا و من غواص و دنیا میکده
سرفرو بردم دراینجا تا کجا سر بر کنم؟
لحظه ها و روزها و ماهها گذشت تا دریافتم مرز میان خودشناسی و خودستایی از مو باریکتر است
سی پاره ی وجود من مملو از ناشناخته هاییست که شاید سالها و درطلبش باید بیاموزم و همواره و در هر جایگاهی شاگردی کنم
پس از نو سطر سطر خودم را میخوانم
من راحیل سهرابی در امتداد بهارهایی که دیده ام
تازه فهمیده ام که هیچ، هیچم ،،،،
و ایمان دارم که تنها نشانی هاست که مقصد را نمایان میکند
ودراخرکلام
همّتم بدرقهٔ راه کن ای طایر قدس
که درازست ره مقصد و من نوسفرم
کد متن :11.34
رییس یازدهمین جشنواره ملی سعدی : دکتر فریبا علومی یزدی
برگزار کننده : موسسه شهریاران سخن (مدرسه سخن ) و باشگاه مجریان و هنرمندان صحنه ایران (ایران مجری)